Me and Women Mouvement 5
امروز گفتن اينكه آيا » اتّحاد ملّي زنان « وظايفي را كه براي خود تعيين كرده بود درست انجام داده است يانه ؟ سخت است . بنياد گرايان چنان به قلع و قمع و خشونت پرداختند كه يك تشكيلات نوپا نميتوانست به هيچ شكل دوام پيدا كند . مهمترين مسئله يي كه زنان اتّحاد پيشنهاد ميكردند ، آشنايي زنان به حقوق انساني شان بود . براي عملي شدن اين برنامه بايد جلسات بحث و گفتگو در شهرها و محلّات سازماندهي ميشد . بعضي از زنهاي اتّحاد كه در ادارات دولتي مشغول به كار بودند به فكر تشكيل جلسات بودند ، در مدارس و دبيرستانها كوشش ميشد شرايطي براي بحث و گفتگو ايجاد كرد . در روزنامهٌ آيندگان و بعضي نشريات و ماهنامه ها و فصلنامه ها مطالبي از مبارزات زنان ديگر كشورها چاپ ميشد . در محّلات جنوب تهران روزنامه هاي ديواري نصب ميشد كه قوانين ضدّ زن شريعت اسلام را افشا ميكرد و بعضي كه اطّلاعات بيشتري داشتند ، پاي پلاكاردها ميايستادند وبا مردم به بحث و گفتگو ميپرداختند . امكانات كم بود ، بنياد گرايان در حال مستقّر شدن بودند و اسلامي كردن محيط ، بهانه يي براي سركوب و خفه كردن هر اعتراض و انتقادي بود . امكان سازماندهي وانجام اعتصاب و تظاهرات روز به روز سخت تر ميشد . هر اعتراضي به بهانهٌ ضدّ انقلاب بودن و غرب زدگي معناي ديگري پيدا ميكرد . در چنين شرايطي چطور ميشود گفت كه اتّحاد كارش را درست انجام ميداد يانه ؟ در هاي اتّحاد بروي هيچ زني بسته نبود ، امّا...
بيشتر زنان تحصيلكرده از طبقهٌ متوسّط ، اظهار نظر و برنامه ريزي ميكردند .
زنان فقير ياگارگر اگر هم در جلسات شركت داشتند جزو زنهاي فعّال نبودند.
سياسي بودن ، چپ بودن ، و داراي شرايط خاصّ بودن مفاهيمي ست كه امروز ميتوانيم به آن بينديشيم امّا آن روزها هم مثل امروز اگر كسي مبارزه براي زنان را ضروري ميدانست ، ميتوانست در اتّحاد فعّاليت كند . در واقع قدرت شخصي و تاُثيري كه زنان بر هم ميگذاشتند ، در روابط و كار بيشتر تاٌثير داشت . آن روزهاهم مثل امروز ، بعضي دوست داشتند رياست يا رهبري كنند ، امّا سركوب چنان وسيع و سريع بود كه اتّحاد هم چون تشكّل هاي دموكراتيك ديگر ازهم پاشيد . مبارزه با حجاب اجباري تا چند سال طول كشيد ، بسياري از اعضاي اتّحاد مجبور شدند ايران را ترك كنند . مهمترين نفوذ زنان اتّحاد را در انجمنهاي زنان ايراني در انگليس و آلمان ميشود ديد ، بعضي توانستند به كنفرانس نايروبي بروند و زنان اسلامي ايران و برنامه شان را افشا كنند. در آلمان تشكّل مستقل دموكراتيك زنان اروپايي را بعضي عناصر اتّحاد به وجود آوردند كه به مرور زمان ، به گروهها و انجمنهاي ديگري تبديل شدند. فاصله هاي زياد و مشكلات ارتباط و سفر ، دستگيري ها و جنگ و گريزهاي مبارزين با حكومتي كه روز به روز بيشتر ضدّ زن و ضدّ آزادي بود ، اعضاي اتّحاد را متفرّق كرد . امّا فعّاليتها در خارج از كشور و به طور مخفي در داخل ايران ادامه پيدا كرد ، تا جايي كه حكومت براي مقابله با زنان آزاديخواه ، انجمنها و مراكز اسلامي زنان را به وجود آورد تا وانمود كند كه زنان در جامعه و حكومت جاي دارند !!! . من معتقدم اگر زنان حكومتي و زنان مسلمان ناراضي در ايران صدايي در صحنه دارند ، حاصل مبارزات پيگير ما بوده است . و حكومت با برنامهٌ سياسي فكر شده اي ، زنان وابسته به حكومت را مقابل ما ميگذارد كه همان طور كه در جرايد ميبينيم تبليغ كند كه زنان در همهٌ اركان حكومتي و اجتماعي حضور دارند..
من هنوز ارتباطم را با بسياري از زنان اتّحاد حفظ كرده ام ، با اينكه هركدام از ما رشته هاي تحصيلي متفاوتي داريم ، و در كشورهاي مختلفي به كار مطاللعه و مبارزه براي زنان مشغوليم ، بر سر بسياري از مسايل و برنامه هاي مبارزاتي توافق داريم. كوششهاي ما د ر خارج از كشور باعث شده است حتّا حركتهاي عكس العملي زنان مذهبي و بنياد گرا موشكافي و تحليل شود . 1998جميله ندايي
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire