my films in youtube

  • jamined 13 vidéos

10 sept. 2005

سیمون دو بوار . معرفی کوتاه از تحقیقی بلند


 https://www.facebook.com/jamileh.nedai
1999  پاریس.سوّم مارس
 سيمون دوبوار سيمون دو بووار ، نهم ژانويه 1908در پاريس متولّد ميشود .
در سال 1925 در هفده سالگي ديپلمرياضي ميگيرد و همزمان در انستيتو سنت ماري به تحصيل ادبيات مي پردازد .و تا 1930
وقتش را بين دانشگاه سوربون و مدرسهٌ سنت ماري و مدرسهٌ عا لي ميگذراند.درسال 1929پايان نامه اش-  اخلاق و روانشناسي - را مينويسد و در رشتهٌ فلسفه فارغ اتحصيل ميشود. ازين سال تا سال 1943 در شهر هاي مارسي ، روان ، وپاريس به تدريس مي پردازد .
 پنج رمان ، يك نمايشنامه ، چندين جلد كتاب خاطرات ، و بسياري مقالات فلسفي و سياسي نوشته است . - جنس دوّم - انقلابي ترين نوشتهٌ سياسي اجتماعي اوست .
 اين كتاب اولين بار در سال 1949 چاپ ميشود و ازين تاريخ تا امروز بر تمامي بحثهاي در مورد زنان ، روابط جنسی  ، روابط اجتماعي سياسي زن و مرد ، و تئوريهاي فمينيسم تاُثير عميق گذاشته است
سيمون دو بو وار تا چهارده آوريل 1986 كه چشم از جهان فروبست ، همواره در فصلنامهٌ عصر تجدّد  كه با ژان پل سارتر تاُسيس كرده بود ، مينوشت .و ازمبارزات زنان فمينيست و جنبشهاي آزاديخواهانه دفاع ميكرد..
 در مورد ايران ، وقتي اسفند ماه 1357 زنان ايراني در تهران به تظاهرات ضدّ حجاب اجباري پرداختند ، در جلسات متعدّد و برنامه هاي تلويزيوني ازجنبش زنان ايران براي آزادي دفاع كرد.
      . در صحبت امروز ، به مناسبت پنجاهمين سال انتشار جنس دوّم ، به چند نكته در مورد كتاب اكتفا ميكنم.
-  
یک  -  سيمون دوبو وار   چرا اين كتاب را نوشت ؟
 بين سالهاي 1939 تا اواخر 1945 كه فرانسه در اشغال آلمان نازي است  سيمون دو   بووار هر روز چند ساعت از وقتش رادر كتابخانه ملّي ميگذراند با مطالعهُ آثار فلاسفه از ارسطو تا نيچه متوجهّ ميشود كه زنان در تعاريف از هستي كنار گذاشته شده اند ، با تعريف هگل از هستي كه ميگويد " هستي متولّد شدن نيست ، هستي تبديل شدن است"  سيمون مي بيند هستي زنان آن چيزي ست كه در شرايط اجتماعي و سياسي ساخته ميشود .و تا امروز ، در تعاريف كلّي از انسان ، زن موجودي ست كه از او تعريفي در دست نيست و يا درجه دوّم و پايين تر از مرد تعريف شده است . و شرايط اجتماعي هم آن چنان است كه زنان امكان نمي يابند در ارگانهاي سياسي و اجتماعي جايي برابر با مردان بيابند و تعريف خودشان را بدهند . او مي پرسد : آيا چنين موقعيتي بايد ادامه پيدا كند ؟، يا ميتوانيم با ريشه يابي دلايل عقب نگه داشته شدن زنان ، شرايط را عوض كنيم ؟
 در ميان نويسندگان استثناهايي مي يابد كه به زنان انديشده اند ، مثل مونتين كه گفته است" محكوم كردن زنان آسانتر از محكوم كردن ديگري ست " ( ديگري به معناي مرد ) در قوانين رومن ، زن موجودي ضعيف و بي فكر تعريف شده است . مونتين ميگويد " طبيعي ست كه زنان رسوم و قوانيني را كه براي آنها وضع شده نپذيرند ، چون از شروع تاريخ تا امروز ، همهُ اديان و قوانين سياسي اجتماعي را مردان نوشته اند "  . در قرن هيجده  بعضي مثل- ديده رو - و - استوارت ميل - مينويسند زن هم موجودي انساني چون مرد است ، امّا نظر فقط چند فيلسوف استثايي كافي نيست.  سيمون با تحليل نظريات فلاسفه و نويسندگان ، بخصوص متفكرّين عصر تجدّد ، ( مدرنيته ) ، بسياري سوٌالات جديد مطرح ميكند جنس دوّم هزار و صد صفحه است .
جلد اوّل در قسمت اوّل ، در سه فصل ، تفدير و تعاريف ظبيعت گرا - نگاه روانشناسان - و نگاه ماتريالسيم تاريخي را بر رسي ميكند . درقسمت دوّم در پنج فصل ، تو ضيح ميدهد چطور تاريخ را مردان ، از مردان و براي مردان نوشته اند .در قسمت سوّم در سه فصل به تعاريف اساطيري در آثار مونترلاند ، لارنس ، كلودل ، برتون ، استاندال ميپردازد. در جلد دوّم ، در قسمت اوّل ، درچهار فصل ، كودكي ، دختر جوان ، تربيت جنسي ، لزبيين - به نوع آموزش زنان كه از آنان انساني ضعيف مي سازد ميپردازد . در قسمت دوّم ، در شش فصل - زن شوهر دار - مادريت - زندگي اجتماعي - زن فاحشه و فاحشه ٌ كلاس بالا -از بلوغ تا پيري - موقعيت و كاراكتر زن - به شرايط اجتماعي و تفكرّ مردانه ميپردازد كه به زنان نقشهاي دلخواه خودشان را ميدهند . ( با نگاه به آثار ادبي ، مثل با لزاك و اميل زولا ).   در قسمت سوّم در سه فصل ، خودخواهي يا درونگرايي - عاشق - و عارف ، به تعريف و توجيه تنهايي و اطاعت و سر سپردگي مذهبي زن در رابطه با مرد ميپردازد . و در قسمت آخر در دو فصل - زن مستقل - و جمعبندي - مشكلاتي را كه در راه برابري زن و مرد براي رسيدن به آزادي قرار دارد ، بر رسي ميكند . 
 دو - تاٌثير مطالب كتاب در جنبش زنان . 
 كتاب در چاپ اوّل ، در هفتهٌ اوّل ، بيست و دو هزار نسخه فروش ميرود . استقبال بي نظير از كتاب عكس العملهاي شديد و مخالف هم بر مي انگيزد . فراسوا مورياك در فيگارو كه در مورد ادبيات غير اخلاقي قلم ميزند ، مينويسد " ديگر از حدّ تحمّل گذشته است ، آدم استفراغش ميگيرد." و به يكي از نويسندگان فصلنامهٌ عصر جديد مينويسد " ما همه چيز را در مورد مهبل رييس شما فهميديم ."    در بين اعضاي حزب كمونيست فرانسه هم كه بعد از جنگ از سياست خانواده و تولید بیشتر فرزند دفاع ميكنند ،     ( با شعار سوسا ليسم فرزند لازم دارد ) ، بر خورد شديدي با مطالب كتاب ميشود .دومينيك لو سانتي از نويسندگان نوول ليترر كه عضو حزب است و براي اينكه بتواند مبارزه كند ، تصميم گرفته است بچّه دار نشود ، ميگويد ، "  سردبير از من خواست مطلبي انتقادي در مورد جنس دوّم بنويسم ، منكه كاملاً با بسياري از مطالب كتاب موافق بودم گفتم خب حرفهاي سيمون درست است سردبير گفت صلاح نيست كه بگويي بچّه دار نشدن تصميم توست ، بهتر است بگويي كه عقيم هستي   
بعد ها در كتاب ( وضعيت اظطراري ) كه در سال 1963 منتشر ميشود . سيمون دو بووار مفصّل به تحليل برخوردها ميپردازد. با تمام نامهايي كه به من دادند ، دختر بيچاره ، عصبي ، سركوب شدهٌ جنسي ، پر عقده ، محروم و غيره ، همه در خلوت كتاب مرا ميخواندند . زنان در مطالب كتاب من تصاويري از خودشان پپدا كردند كه اعتراضشان را عليه اسطوره هاي قديمي كه تخريبشان كرده بود - بر انگيخت . زنها ناگهان ديدند كه موقعيت هركدامشان اختصاصي نيست . بلكه اين شرايط همگاني ست . بعضي از ملامت كردن خود و حسّ گناه دست كشيدند و قدرت مبارزه براي تغيير شرايط را پيذا كردند.    در سا لهاي شصت و هفتاد زنهاي فمينيست انقلابي همه تعاريف ديگري از جنس دوّم دادند . كلر دوشن نويسنده ٌانگليسي زبان در مورد حقوق زنان و زندگي زنان بين سالهاي 1944 و1968 در فرانسه مينويسد- جنبش زنان در فرانسه بعد از جنگ اصلاح طلب بود و زير فشار ارزشهاي پدرسالارانه بيشتر به تغييرات شرايط و زندگي خانواده ميپرداخت ، زنهاي سازمانهاي چپ معتقد بودند تا از بين رفتن تفاوتهاي طبقاتي بايد منتظر برابري واقعي زنان و مردان ماند . امّا كتاب سيمون دوبو وار چنان تاُثيري بر زنان گذاشت كه براي بدست آوردن بدن خود انقلاب كردند و تصميم گرفتند جنبش جهاني زنان را تا رسيدن جامعهٌ موعود بي طبقه عقب نيندازند . 
 اليزابت بدنتر مينويسد " ما زنان همه به او مديون او هستيم . ما دختران پانزده شانزده ساله ، و بسيار مرتّب و منظّم و سر بزير و آرام بوديم .وقتي كتاب جنس دوّم را كشف كرديم ، همه پيام روشن سيمون را دريافتيم  دنيا از آن ماست ، فقط بايد فتحش كنيم .
 ميشل لو دوف كه دهسال پيش سمينار چهلمين سال انتشار كتاب را برگزار كرد مينويسد - هزاران زن پس از خواندن كتاب از تنهايي و افسردگيهاي شخصي رها شدند . ناگهان همهٌ ما ديديم انچه مارا مي آزارد همگاني ست و بايد به سرعت دست به كار شويم و خواستهاي خاصّ زنان را جمعي طرح كنيم .   سال 1971 زنهاي انقلابي براي ازادي سقط جنين و جلوگيري از بارداري نا خواسته از زنان صاحب نام خواستند كه علناً اعلام كنند كه همه سقط جنين كرده اند . اين بيانيه به نام بيانيهٌ 343 سليطه معروف است .سيمون دو بوووار ، مارگارت دوراس ، دلفين سيرگ ، انيس واردا ، ايوت رودي ، فرانسواز ژيرو ، ژيزل حليمي و بسياري ديگر ازامضا كنندگان اين بيانيه هستند . سال بعد واقعهٌ دادگاه مهمّ بوبيني اتّفاق مي افتد.. ژيزل حليمي وكا لت سه زن را به عهده مي گيرد . اتّهام اين زنان اينست كه كمك كرده اند دختر يكي ازآنها سقط جنين كند.. به دخترك تجاوز شده است . و طبق قانون 1920 سقط جنين ، جنايت محسوب ميشود . دفاع حليمي از زنان به محكوم كردن قانون 1920 تبديل ميشود . سيمون دو بوار در تمام جلسات حضور دارد .جريان اين دادگاه باعث ميشود كه در سال 1975 قانون اصلاح شود و زنان حقّ سقط جنين و استفاده از قرصهاي ضدّ حاملگي را بدست بياورند . اين قانون به نام قانون وي معروف است . چون لايحه از طرف سيمون وي به مجلس رفته است 
 سيمون دو بوار مخا لف سياستهاي دولتهاي وقت بود و از زناني كه با سياستهاي موجود به سياست مي پرداختند انتقاد ميكرد. و در حمايتش از مبارزات ازاديخواهان جهان مورد الجزيره بسيار مهمّ است .براي اسقلال الجزيره حامي انقلابيان بود . ژيزل حليمي كه موفّق شده بود با جميله بوپاشا مصاحبه هاي طولاني بكند ، موفقّ شد مذاكرات دادگاه با شكنجه گران را با كمك سيمون دو بووارمنتشر كند . چون از نظر قانوني مطالب دادگاه نميتوانست نشر عمومي پيدا كند . كتاب را ژيزل حليمي نوشت امّا سيمون دو بوار امضا يش را كنار نام ژيزل گذاشت كه اگر مشكلي پيش آمد او هم در گير شود.  در مورد اعتصابات كارگري سال شصت و هشت لازم است ياد آوري كنم كه سيمون دوبوار هميشه كنار ژان پل سارتر بود و سارتر كه تمام درآمدش صرف دادگاههاي عليه روزنامه ليبراسيون ميشد ، به كمك مالي سيمون دو بوار هم نياز داشت..  در سال 1970 سيمون دو بوار با كريستين دلفي فصلنامهٌ مهمّ تئوريك "  سوٌالات فمينيستها "    را پايه گذاري ميكند كه بر اساس تئوري طرح شده در جنس دوّم است . سال 1980 دورهٌ جديد اين فصلنامه با نام "  سوٌالات جديد فمينيستها "   تا امروز منتشر ميشود نويسندگان اين فصلنامه ، نيكول كلود ماتيو ، كولت گيليوم ، فرانسواز آرمنگو ، مونيك پلازا ، اندره ميشل ، غیث جاسر  و بقيه خود را وارث تفكّر سيمون دوبوار ، ماركسيست ، ماترياليست ، انتي ديفرانسياليست ، آنتي اسانسياليست ميدانند و مدعّي راديكاليزه كردن ايدهٌ فرهنگي اگزيستيانسيالم دو بوار هستند. سه- فمينيستهاي امروز و جنس دوّم امروز 
امروز تئوريهاي مبارزاتي فمينيستها بسيار پيش رفته است . دختران دو بوار ايده هاي او را با بحث و جدل به تئوريهاي جديدي تبديل كرده اند و هر روز در جلسه يي بحث ديگري طرح ميشود كه ادامهٌ تفكرّ اوست امّا فکر او بسيار شكل عوض كرده است . دوبوار درسال 1976 در مصاحبه يي ميگويد : "   اگر كتاب را دوباره مينوشتم در تحليل ماترياليستي عميق تر كار ميكردم.  كتاب در مورد زنان بايد نتيجهٌ خواستهاي جمعي زنان باشد و بخصوص بايد به مبارزات عملي زنان بپردازد نه فقط به تئوری .  جنس دوّم از تئوري شروع شده است . امروز بايد نوع ديگري كار كرد . فقط در عمل است كه متوجّه ميشويم چطور مبارزه براي برابري جنسي همگام مبارزات طبقاتي و در هم ادغام ميشود.   ژنويو فرز فيلسوف ميگويد : " ما در تمجيد از جنس دوّم زياده روي كرديم ، گفتن اينكه ، اين كتاب ماُخذ تئوريهاي سمبوليك و تاريخي فمينيسم است ، كمي اغراق است . اهميت اين كتاب تعريف فلسفي از تفاوت دو جنس است كه با طرح كردن ديگري به نام زن تعاريف قديمي را دگرگون كرد"  .   فرانسواز پيك نويسندهٌ     کتاب  "  آزادي زنان ، سالهاي جنبش "    معتقد است : سيمون دو بوار دو بحث مهمّ را در جنبش زنان طرح كرد.  
 یک : - نابرابري اجتماعي زن ومرد و تعريفی جدید   از مفهوم  ديگري یعنی انسان زن
 دو : - با تحليل ماركسيستي از رابطهٌ زن و مرد ، و مبارزهٌ جمعي ، برنامهٌ انقلابي پيشنهاد كرد
 ژيزل حليمي حقوق دان فمينيست ، ميگويد : آنچه كه ما توانستيم در سا لهاي هفتاد در جامعه به طور وسيعي مطرح كنيم .   حقّ بارداري دلخواه ، حقّ سقط جنين ، برابري حقوقي در مقابل كار مساوي ، استقلال اقتصادي زن ،به  نقد كشيدن ازدواج ، افشاي خشونت جنسي ، همه از افكار سيمون دو بوار سر چشمه گرفته بود.
 كريستين دلفي جامعه شناس فمينيست ميگويد : سيمون دوبوار در بحث تئوريك ماركسيستي  ، انعطاف زيادي نشان ميدهد ، و گاهي مباحثي متناقض طرح ميكند . او فكر ميكند كه تئوري ماركسيستي طرح شده در" منشاُ خانوادهٌ انگلس " كافي ست.  در حالي كه درتعاریف  ماركسيسم هم،  تفكّرپدرسالاري بسیار  نفوذ دارد و ااستثمار زنان به عناوين مختلف ناديده گرفته شده است.   ما مردان و زنان دو گروه طبيعي تاريخي نيستيم كه ارتباط سلسله مراتبي ( هيرارشيك) داشته باشيم . رابطهٌ اجتماعي فعلي زن و مرد ، قدرت برتر مرد بر زن است كه نيروي توليد زن را تصرّف ميكند .در دو كلمه ، رابطهٌ توليد و بهره از توليد اين رابطه را تبديل به رابطه طبقاتي ميكند
كلام آخر
  فمينيسم و سوسياليسم  به نظر سيمون دو بوار درین جمله خلاصه میشود  : وقتي در تمام جهان جامعهٌ سوسياليستي برقرار شود ، زنان و مردان   انسانهاي برابري خواهند بود كه كار مساوي ، دستمزد مساوي و حقوق مساوي
خواهند داشت 

Aucun commentaire: