my films in youtube

  • jamined 13 vidéos

10 sept. 2008

آواي زن

Jamileh Nedai
آواي زن شماره 28 آواي زن را چند روزي ست دريافت كرده ام
. 1- عكس روي جلد ، بسيار زيباست و مرا ياد زندگي سخت زنان روستايي مي اند ازد. ا ما روسري بر سر اين زن روستايي مرا مي آزارد. روسري اين روزها در اروپا موضوع بحثهاي فراواني ست . بالاخره زنان مدرن كشورهاي شرقي و مسلمان بايد روشن كنند تعريفشان از روسري و حجاب چيست ؟ سشصت هفتاد سال پيش مادر بزرگهاي ما ، روسري و چادر را باعث عقب ماندگي و محروميت زن ، تعريف كردند و رهايي و برابري حقوقي و اجتماعي ، برداشتن چادر و راه يافتن به مدارس و فعّا ليتهاي فرهنگي و اجتماعي بود.بسياري از زنان نسل ما كه زندگي اجتماعي را تجربه كرده بودند ، با شركت در انقلاب خواهان آزادي و برابري در جامعه اي عادل بودند.. فرداي انقلاب بنيادگرايان در واقع دونكته مهّم را براي شروع سركوب آزاديها در دستور عمل قرار دادند. حجاب اجباري براي زنان و بستن مطبوعات كه مدافع آزادي و بخصوص پايگاه روزنامه نگاراني بود كه نگاه انتقادي به هر اشتباه دولت را داشتند. آن روزها بسياري از زنان آزاديخواه تعريف سياسي خودشان را از حجاب دادند. وتا سركوب كامل در ايران ، براي ابتدايي ترين حقّ انساني شان جنگيدند.. متاٌسّفانه سازمانهاي سياسي به مسئله آزادي پوشش كه سنبل آزادي زن شده بود توجّه نكردند. و حتّا خيلي از مبارزين پرداختن به آزادي زن را تا زمان از بين رفتن طبقات وپيروزي بر امپرياليسم جهاني عقب انداختند. . امّا همين بي توجّهي پي آمدهاي ديگر داشت . سركوبي يكي يكي آزاديها ازروسري اجباري شروع شد. قوانين شرعي بر ضدّ زنان وقتي تصويب شد كه هنوز دعوا بر سرقدرت ادامه داشت و حكومت كاملاً تثبيت نشده بود . امروز ديگر تبعيض جنسي در ايران بر هر كسي روشن شده است . تعريف سياسي و ايدئولوژيك از حجاب كه دايماً از طرف حكومت تبليغ ميشود، از برنامه هاي اصلي صدور برنامه هاي حكومت اسلامي به جهان است ، ونتايجش را در كشورهاي ديگر مسلمان ميبينيم . حجاب سلاحي اساسي براي مبازره با آزادي و پيشرفت زنان و بدين ترتيب آزادي طبقات محروم اجتماع است .زنان آزاديخواه و مدرن بايد تعريف خودشان را از موضوع داشته باشند. . امروز ديگر روسري ، معناي انتخاب شخصي و مذهبي ندارد. انتخاب روسري ، تا وقتي كه در ايران قانوني رسمي ست و زنان و دختران جوان با زور و تحقيرمجبورند بر سر بگذارند ودر صورت سر پيچي به زندان بروند و تنبيه و شكنجه شوند ،بي توجّهي و ساده گرفتن و توجيه كردن آن به هر طريق ، تاُييد نظر ولي فقيه است. انتخاب عكس روي جلد تعريف سياسي ماست.يادمان باشد اولّين بار مجلّه گردون به دليل يك طرح مشكوك از حجاب زن توقيف شد. زن روستايي كه به دليل فقر يا راحتي براي كار در مزرعه روسري بر سرش گذاشته است البتّه مقصّر نيست ، امّا زن مدرني كه در سوئد زندگي ميكند و ويراستار يك مجلّه فمينيستي ست نمي تواند به موضوع بي اعتنا بماند. - در مورد مصاحبه هما سر شار ، ياد آوري چند نكته ضروري ست . هما سر شار خبرنگار قديمي وورزيده اي ست ودر صحبتها و كارهاي اجتماعي اش ، كم اشتباه ميكند . امّا در گفتگو با شما چند نكته را فراموش كرده است.در ماه مارس گذشته وقتي تصميم گرفت بنياد را ترك كند، از او خوستم با تمام سوء تفاهمات شخصي و خستگي ، بهتر است در تماسهايش ، همبستگي اش را با جنبش زنان ايران حفظ كند. افسوس. 1 - گلناز امين بعد از ملاقاتش با مسئول اخذ گذرنامه ، با هما سرشار ، با كميته برگزاري هفتمين كنفرانس بنياد ، با من و با هر دوست ديگري ، حرفهايش با مسئول سفارت را بازگويي كرد و آن آدم مطلّع اگر مسئول سفارت نباشد ، خود گلناز امين است . در ضمن او به عنوان رئيس بنياد جوابگوي هرسوٌالي در هر موقعيتي است .او در جواب به مسئول گفته است ما از هيچ ارگاني كمك نميگيريم .در اين پنج سال گذشته كه از دور و نزديك شاهد فعّاليتهاي بنياد هستم مقرّرات سازماني در بنياد نديده ام و همه كارها هميشه در روابط دوستانه و اعتماد به همديگر پيش رفته است ، 2 - هيئت مديره بنياد در واقع ، گلناز امين ، رئيس و هما سر شار مدير بوده اند، قبل از نوشتن اين يادداشت ،از هما سرشار دوباره سوٌال كردم ، او گفت » كميته بر گزاري كه هر سال در يك شهر به ما كمك ميكنند جزو هيئت مديره محسوب مشوند .« از گلنازامين سوُال كردم گفت » مسئول بنياد من هستم . دوستان ديگري كه در نقاط مختلف دنيا زندگي ميكنند، براي برگزاري و انتخاب سخنرانها، به من كمك ميكنند ، « بنابراين مشاوران و همكاران بنياد هيچ مسئوليتي در مقابل بنياد ندارند.و هر لحظه كه مايل نباشند ميتوانند همكاريشان را قطع كنند. 3 - در نامه رسمي هما سرشار براي عدم همكاري با بنياد ، به هيچ نكته اي در مورد صداي پاي جمهوري اسلامي ، اشاره نشده است . 4 - در مورد توضيح شفاهي هما سرشار به حضّار در جلسات كنفرانس ، منهم فكر ميكنم نبايد وقت بخصوصي به او داده ميشد ، چون آنچه بين گلناز و هما گذشته است به خود آن دو نفر مربوط است. البتّه اگر هنوز موضوع زنان براي هما سرشار جدّي ست ، بايد در جلسات زنان شركت كند و حرفش را بزند. 5- در مورد سخنراني پروانه حاتم عجيب است كه موضوع سخنراني ايشان فراموش شده است . پروانه حاتم در رژيم گذشته قاضي بوده است و فعلاً كارمند وزارت دادگستري ست . ايشان تحقيقي كرده اند درباره جرايمي كه زنها در ايران مرتكب ميشوند و به آن دلايل به زندان مي افتند . در سمينار ي كه موضوعش حقوق بشر بود ، بررسي وضعيت زنان در زندان عمومي ، مهّم بود . در ضمن پروانه حاتم را ، شيرين عبادي معّرفي كرده بود ، كه شيرين عبادي را هم من معّرفي كرده بودم .فكر ميكنم براي همه روشن است كه از ايران كسي براي صحبت از زندانيان سياسي زن نميتواند شركت كند . ايشان به دليل تصادف شديد خواهرشان در كنفرانس شركت نكردند. در ضمن نميدانم چرا در كنفرانس ششم ، كه محسن سعيد زاده از فيضيه قم آمده بود ، هما سرشار حساسيت نشان نداد و حتا اعتراضات مارا در جلسه نا وارد دانست ؟ در ضمن براي همان كنفرانس قرار بود خانم شهلا حبيبي مشاور رفسنجاني را دعوت كنند ، كه ايشان خواسته بودند از طرف دولت دعوت شوند كه هماسرشار مخالفت كرده بود و گفته بود ما از اشخاص دعوت شخصي ميكنيم ، بر همه ما كه در پكن سخنان خانم شهلا حبيبي را شنيديم و مبازراتش را براي اضافه كردن چادر بر حجاب اجباري و سر سپردگيش را به رژيم ولايت فقيه مي شناسيم ، روشن است كه طرح دعوتش به كنفرانس زنان خود ، سركوب زنان آزاديخواه محسوب ميشود. 6- در مورد تورنتو و مشكلات مالي كه پيش آمد تا آنجا كه يادم هست هما سرشار بسيار عصباني بود ، امّا يادم هست كه گلناز اشك ريزان گفت به هر ترتيب ضرر را متقبّل خواهد شد حتا اگر مجبور شود خانه اش را بفروشد.شايد درگيري مالي گلناز و هما از تورنتوشروع شده باشد. 7-ّ تصميم به بر گزاري سمينار در پاريس يا آتلانتا چه اهميتي ميتواند داشته باشد ، هما سرشار و گلناز امين در پاريس با همان زنان تماس دارند. در مورد پاريس ، در كنفرانس چهارم ، پنجم ، ششم ، پيشنهاد كننده هميشه من بوده ام .و در لوس آنجلس با پيشنهاد من موافقت شده بود. شايد موقعيت مالي دوستان آتلانتا هما سرشار را به آنها متمايل ميكرد . در پاريس ما فقط وقت و توان شخصي مان را ميتوانيم صرف كنيم . يادم هست در لوس آنجلس خانمي در سالن سوٌال كرد شرط همكاري با بنياد چيست ؟ هما سرشار جواب داد » اگر پول داريد ميتوانيد به ما ملحق شويد « امّا درك من از مصاحبه شما با هما سرشار اينست ، < حقّ و حرف آخر با كسي ست كه پول دارد > 3- در مورد گزارش هفتمين سمينار و خانم ماهباز كه ميل دارند همه موافق نظر ايشان باشند ، ياد آوري يك نكته ضروري ست . در تمام جلسات سمينارهاي مختلف ، شركت كنندگان همانطور كه در گردهمآيي هاي دموكراتيك مرسوم است ،هميشه حقّ داشته اند با سخنران ، بحث و گفتگوي انتقادي داشته باشند . واين امر از دست آوردهاي مهّم اين جلسات است، مباحث زنان ايران به راستي بسيار پيشرفت كرده است. من فكر ميكنم گزارش » آواي زن « بسيار درست و بي طرفانه است . خانم عفّت ماهباز انگار براي اوّلين بار بود كه در جلسه يي اين چنين شركت ميكرد ، چون از شروع جلسات و سخنراني خانم فروهر شروع به طرفداري از سخنران و انتقاد از سوٌال كننده ، كرد. من فكر كردم او از ايران آمده است و عادت به جلسات بحث و گفتگو ندارد . بعد ديديم بحث او نه تحليل ، بلكه شهادت است . به معرّفي نامه ها نگاه كردم ديدم اوعضو كميته مركزي يك سازمان سياسي هم هست .و خب بعضي از ما توقّع داريم از مسئولان سياسي انتقادات بيشتري نسبت به شرايط بشنويم . امّا ايشان بدون اينكه بدانند در سمينارهاي قبلي چه گذشته است ، به جلسه خانم مهرانگيز كار در كنفرانس چهارم در لوس آنجلس اشاره كرده اند . فيلم تمام كنفرانسها از كنفرانس سوّم در وين،( اطريش ) تا آخرين كنفرانس موجود است . خانم كار بدون توجّه به وقتي كه داشتند ،سخنراني خيلي طولاني تهّيه كرده بودند. وبا وجود اين، به در خواست شركت كنندگان نيمساعت بيشتر بر تريبون ماندند و هيچكس از ايشان نخواست كه تريبون را ترك كنند . اگر بحث و گفتگو تا صبح روز بعد ادامه پيدا ميكرد ، بسياري از شركت كنندگان از لحن ونحوه برخورد ايشان با مسايل زنان انتقاد داشتند.ومنتقدين خانم كار نه يك نفر بلكه زنان بسياري بودند و هستند . امّا نميشد و نبايد سخنرانان ديگر حذف ميشدند. فيلم سخنراني خانم كار را به بسياري نشان داده ام .چون شايعات بيشتر وقتها از طرف طرفداران جمهوري اسلامي دامن زده ميشود. بر حسب اتّفاق آنكه جلسات را فيلمبرداري ميكند بنده حقير هستم . خانم ماهباز ، عرصه مبارزات زنان را اشتباه كرده اند . در اين عرصه انتقاد و بحث حربه اصلي است . مازنان تا رسيدن به حقوق ابتدايي و انساني مان را هي طولاني در پيش داريم .بحث ما بر سر تاُييد وضع فعلي زنان ، يا تغيير اساسي وضعيت آنان در ايران است و محدود به مخالفت با خانم ماهباز يا خانم كار نميشود.و در ضمن جنبش زنان ايران نوپا نيست و حدود يك قرن سابقه دارد . خانم ماهباز كه تازه به صف مبارزه زنان پيوسته اند نه با حذف ديگران بلكه با شناخت وبحث وراهيابي به خودشان و زنان مبارز كمك خواهند كرد . *************************************************************************** بعد از سفر پكن ، با هما سر شار كه در لندن بودصحبت كردم ، پيشنهاد من اين بود كه حتماً در مورد پكن بايد برنامه اي در كنفرانس وجود داشته باشد، و حتا يادم هست از وقايع پكن ، آنقدر عصباني بودم كه گفتم اگر كسي دوباره بخواهد در جلسات شرايط را توجيه كند ، به صورتش تف خواهم كرد.بعد هم گلناز هم هما چند بار به من زنگ زدند و از جمله شيرين عبادي را از تهران من پيشنهاد كردم ، كه از تنها زناني است كه از شرايط موجود در مورد زن انتقاد ميكند.. با تجربيات پيشين عدّه زيادي از شركت كنندگان تصميم گرفته بوديم در مورد مهمانان ايران ، از قبل بدانيم چه كساني با كدام نظريات در كنفرانس شركت ميكنند. بخصوص آقاي محسن سعيدزاده كه سال قبلش از حوزه علميه قم دعوت شده بود ودر نتيجه با تمام بحث و گفتگو در تورنتو ايشان همچنان در مجلّه پيام زن به توجيه حكومت ولايت فقيه مشغولند و اخيراً عدّه اي از محققّين علمي خارج كشور مثل زيبا ميرحسيني كه در فقه اسلامي به دنبال حقّ زن ميگردد، با ايشان و مجلّه پيام زن همكاري دارند.هما سرشار در برنامه ها يي كه به ماميگفت در واقع هيچ تعريفي از شخص نميداد در مورد روسري من تعريف سياسي آن را دارم و هر زني به هر دليلي بر سرش ميگذارد ، تا وقتي كه در ايران قانون است ، به طور ضمني تاٌييد آنهاست . *********************************************************************************** paris fevrier1998 **************************************************************************************** آزأدي خواهي و مبارزه با جهل و خرافات ، از مشروطيت شروع نميشود ،از زمان قاجاريه ، روشنفكران تجّدد طلب ، با تفكّر روشنگري و جنبش هاي زنان نقاط ديگر دنيا آشنابودند و از هر امكاني براي تغييرات شرايط آموزشي و حقوقي زنان استفاده ميكردند . صديقهٌ دولت آبادي در سال 1305 در پاريس نطقي به زبان فرانسه در مورد شرايط زنان ايران ايراد كرد كه از مباحث امروز بعضي از زناني كه خود را فمينيست ميدانند ، در خيلي از موارد پيشرفته تر بود . مبارزات زنان از آزاديهاي سياسي و اجتماعي نميتواند جدا باشد . بهمين دليل قدرتهاي حاكم اين مبارزات و جنبش ها را به نفع خودشان ثبت كرده اند. مسئلهٌ حجاب قبل از اينكه به نام رضا شاه با خشونت همراه شود، از سالها پيش بين متجدّدين مطرح بود .و زنان چهار نسل پيش از حجاب تعريفي سياسي براي سركوب و عقب ماندگي زن ، داشتند . از فرداي انقلاب اخير كه به انقلاب واقعي نينجاميد ، بررسي و نگاه به تحوّلات فرهنگي دهه هاي سي ، چهل ، پنجاه ، فراموش شد . در آن سالها مسئلهٌ برابري زنان و مردان به جايي رسيده بود كه همهٌ زنان و مردان آزاديخواه ، فقط به سقوط رژيم شاهنشاهي ميانديشيدند.در آن سالها، زناني كه در سازمانهاي مخفي ميجنگيدند ، هيچكدام به شرايط واقعي خانوادگي و اجتماعي زنان فكر نميكردند . اگر مردي زنش را كتك ميزد و يا اورا ميكشت ، تقصير بورژوازي حاكم بود . فيلمفارسي كه از طريق بخش خصوصي عرضه ميشد و تماشاچيان طبقات محروم و فقير كه سالنهاي سينما را پر ميكردند ، همه نقشه هاي امپرياليسم بود . جالب اينكه امروز هم ، آنها كه تفكّر سياسي ترقّي خواهانه دارند ، باز همان فيلمفارسي ، و خوانندگان واريته را ، برنامهٌ فرهنگي محسوب ميكنند، و حتّا مذهبي هاي تهران در خلوت همان فيلمها و همان موسيقي را گوش ميدهند . جالب اينكه فيلمفارسي كه امروز به شكل ايدئولوژي مذهبي رايج است ، فيلمسازاني دارد كه مورد پذيرش تبعيديهاي سياسي است . خانم رخشان بني اعتماد كه به شيوهٌ فيلفارسي در تبليغ چند زني و صيغه و سركوب فرهنگي طبقهٌ محروم فيلم ميسازد ، از طرف روشنفكران و به طور عجيبي زنان تشويق و تاٌييد ميشود . شرايط امروز ايران نتيجهٌ تعليمات و تحميل ارزشهاي اخلاقي اسلامي ست . وقتي مرد ، حقّ مالكيت برزن و فرزند دارد و طبق قانون ميتواند ، حتّا آنها را بكشد ، به كدام تحوّل ميشود اميد بست . كلمات مفهوم خودرا از دست داده اند ، تغيير ، تحوّل ناميده ميشود.زنان چون مخّل جامعه هستند ، بايد از حضور آنها در استاديوم ورزشي جلوگيري كرد ،چون مردان تماشاچي و ورزشكار ازديدن آنها با چادر و روسري دگرگون ميشوند . و تمام نشريات زنان و مترقّي تمام صفحات خودشان را به اينكه حضور زنان مشكل اخلاقي ايجاد ميكند يا نه ؟ اختصاص داده اند . به نظر من انقلاب بعدي ، انقلاب زنان نيست ، انقلاب جنسي ست . مردان در تمام مصاحبه هايي كه با نشريات فرنگي انجام ميدهند ، خيلي روشن از صيغهٌ زنان مطلّقه و نوع همخوابي با دختران باكره را توضيح ميدهند . رابطهٌ جنسي ، هنوز نوع استفادهٌ جنسي از زن تعريف ميشود . زنان هنوز صاحب تن خود نيستند.خانم معصومهٌ ابتكار مشاور خاتمي در امور زنان در مصاحبه با تلويزيون فرانسه ، ماه گذشته گفت » قرآن براي تمام زمانها رابطهٌ زن ومرد راتعيين كرده است و در ايران هيچ مشكلي براي زنان وجود ندلرد « ميبينيد كه اين زبان چوبي راهگشاي هيچ بحث ترقّي خواهانه يي نيست . زنان اگر در ايران نتوانند مباحث ممنوع را طرح كنند ، يعني اگر نتوانند مالكيت واقعي تنشان را به دست بياورند ، شهروند يك جامعهٌ دموكراتيك نخواهند شد. مبارزات زنان نميتواند جدا از بي عدالتيهاي اجتماعي و تفاوتهاي طبقاتي مطرح شود . اگر انقلابي پيش روي داريم ، بايد تعاريف خودمان را از آزادي ،قبل از برابري داشته باشيم ، و انقلاب زنان بدون انقلاب مردان معني ندارد ، شايد انقلابي كه صحبتش را ميكنيد ، انقلاب فرهنگي و تعاريف جديد از ارزشهاي انساني ست ؟ كه آنهم بدون آگاهي زنان و مردان در مورد تجدّد و سنّت مفهومي نخواهد داشت. ================================================================= - آنها كه ميگويند فمينيسم پديده اي غربي ست ، در مورد آزادي ، روشنگري ، جدايي دين از دولت ، ازبين رفتن طبقات اجتماعي ، اقتصاد ، ارزشهاي فرهنگي و تجدّد هم ، همين نظر را دارند . جامعه شهري و فرهنگ اجتماعي ما ، اگرمي خواهد در سنّتهاي قرون وسطي باز سازي شود ، بايد اصلاً زندگي شهر نشيني و استفاده از تكنولوژي جديد و تحوّلات فكري مدرن را كنار بگذارد .واقّعيت اينست كه زنان آزادي طلب از روزهاي اوّل انقلاب آنقدر در ايران و تبعيد سرو صدا راه انداختند كه حكومت موجود راهي نداشت جز اينكه زناني را پيدا كند كه از ارزشهاي سياسي مذهبي و ولايت فقيه دفاع كنند ، چند فيلمساز زن در سينما نتيجهٌ همين سياست است . وقتي زنان مدرن كار كردن با ارزشهاي حزب الله را رد كردند ، ناگهان خانم پوران درخشنده و رخشان بني اعتماد ، كارگردان شدند . يادم هست اوّلين زن نمايندهٌ مجلس خبرگان خانم منيرهٌ گرجي در مصاحبه با مجلهٌ زن در مبارزه كه از انتشارات اتّحاد ملّي زنان ( زنان چپ ) بود ، سياست دولت را در رابطه با زن كاملاً روشن كرد. خانم گرجي كوچكترين سابقهٌ فعّاليت اجتماعي و مبارزاتي نداشت ، هرگز خارج از خانه كار نكرده بود ، در مجلس باهيچ موردي مخالفت نكرده بود ، تنها دلخوشي اش ازين پست ، سرسپردگي به ولي فقيه و عافيت طلبي بود . تعداد اين زنان در هيجده سال اخير در تمام امور اجتماعي افزوده شده اند . امّا اين خانمها جز اسلامي كردن و مطيع كردن زنان ، براي خواستهاي اسلام سياسي ، وظيفهٌ ديگري ندارند . مجلهٌ زنان كه از طرف بعضي ازمحقّقين ايراني امور زنان درخارج از كشور ، مجلهٌ فمينيستي اسلامي ناميده شده است ، هنوز با مقالاتي در توجيه چند زني و اهميت مادري و خانه داري ادّعاي دفاع از زنان را دارد
. فمينيسم كه معناي آزادي خواهي و برابري طلبي زنان در امور سياسي و اجتماعي معني ميدهد با نگاه ديني ، چه اسلام باشد يا اديان ديگر مغايرت دارد
. در اروپا زناني كه در امور ديني كار ميكنند با اينكه خواهان تغيير و تحّول دين به نفع زنان هستند خود را فمينيست نمي نامند . در فرانسه تمام انجمنهاي غير دولتي كه براي حقوق زنان مبارزه ميكنند ، آنها كه خودرا فمينيست مينامند در طيف چپ قرار دارند . در واقع كلمهٌ فمينيسم را ماركسيستها ، براي مبارزات اجتماعي و سياسي زنان ، بر گزيدند . جنبش 68 در فرانسه ، مباحث اصليش در مورد جنبش زنان ، تعريف جديد ماركسيستي از مبارزه زنان بود و بهمين دليل ، زنان فمينيست چپ ، با انتقاد از سازمانهاي سياسي به سازماندهي تشكّل مستقّل زنان پرداختند ، بدون آنكه آرمانهاي سياسي ماركسيستي را كنار بگذارند .به نظر من آزاديخواهي و برابري طلبي ، شرقي غربي ندارد . مبارزه براي حقوق فردي و اجتماعي و سياسي ، حقّ طبيعي و ابتدايي هر انساني در هر نقطهٌ دنياست . نميدانم چرا زن ايراني ،بايد ازين حقوق آنهم باجملهٌ بي معني غرب زدگي ، محروم شود . *************************************************************************************** تشكّل مستقلّ زنان وقتي به وجود ميآيد كه نيروهاي سياسي رسيدگي به مسايل زنان را تا رسيدن به مدينهٌ فاضله و جامعهٌ سوسياليستي عقب بيندازند . زنان مبارز اين تحليل را رد ميكنند و حتا آنرا سركوب طبقاتي مينامند .براي دستيابي به برابري حقوقي ، اقتصادي، اجتماعي و سياسي براي زنان دو را ه وجود دارد ، يا با عضويت در سازمانهاي سياسي ، با حسّاس كردن مردان به مشكلات زنان بپردازند و خواهان پستهاي سياسي در مراجع مهّم تصميم گيري شوند ، يا با تاٌسيس كردن انجمنهاي زنان ، و دامن زدن به جنبشهاي اجتماعي به اهرمهاي ضد قدرت تبديل شوند . تشكّل هاي مستقّل زنان همواره دو موضوع را دنبال ميكنند . - بحث و تفحّص در امور حقوقي و آموزشي زنان و راهيابي براي تغييرشرايط و پيشرفت زنان در مراجع مهم تصميم گيريهاي سياسي و اجتماعي . - انتقاد و تحليل و براندازي همه ٌارزشهايي كه به نام سنّت ، فرهنگ وقانون ، زنان را شهروند درجه دوّم كرده است . راستش من محافل زنانه را كه به مبارزه اجتماعي و سياسي نمي پردازند ، تشكّل مستقّل زنان نميدانم . تشكّل مستقلّ زنان تشكّليست كه در مورد تمام جنبشهاي اجتماعي و سياسي در دنيا ، نظر و تحليل سياسي ابراز ميكند . محفلهاي زنانه البتهّ ميتوانند به امور خيريه مثل سواد آموزي و كلاسهاي آموزشي و انجمنهاي ادبي و جشنهاي زنانه بپردازند ، اما اگر خود را تشكّل زنان مينامند ، بايد برنامهٌ مبارزاتي اجتماعي سياسي داشته باشند . در ايران آينده بايد حساب محافل را با تشكّلهاي سياسي زنان جدا كنيم . =================================================================== سازمانهاي چپ ايراني ، هنوز با نگاهي پدر سالارانه به جنبش زنان مي پردازند . چپ سنّتي مثل حزب توده و نظرهاي نزديك به آن مثل فداييان اكثريت هنوز ، حضور زنان حزب اللّه در جامعه ايران را دليل پيشرفت زنان ميدانند و با دفاع از حكومت قانون خاتمي ، خواهان اجراي قوانين ضدّزن جمهوري اسلامي ايران هستند . نشريات آنها ازسينماي اسلامي كه زن را با تعاريف پدر سالارانه و جنسي به پرده ميكشد دفاع ميكنند .و در واقع با ملّايان در مورد زنان اختلاف نظر ندارند . چپ نزديك به مجاهدين مثل خود مجاهدين از تعاريف سكتاريستي كه كاملاً مرد سالارانه و پدر سالارانه است فراتر نميروند . نيروهاي ديگر مثل هميشه از برابري زن و مرد در تمام امور اجتماعي و سياسي صحبت ميكنند ، امّا زنان اين سازمانها هنوز پستهاي مهم سازماني ندارند و مباحث اساسي زنان در بر نامه هايشان وجود ندارد. ++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ سازمان راه كارگر، در گنگره دوّم بندي در برنامه اش گذاشته است كه كلمهٌ فمينيسم ، در آن به كار رفته است ، بي ترديد اين بند نتيجهٌ كوششهاي زنان اين سازمان است و پيشرفت فكري درفهميدن مسايل زنان محسوب ميشود . حتماً ميدانيد كه يكسالي ست كه يكي از سازمانهاي كارگري سوئد ، نامش را به سازمان كارگري سوسيال فمينيست تغيير داده است . يكي از اعضاي اين حزب كه نمايندهٌ پارلمان اروپاست ، در يك كنفرانس در پاريس از كوششهاي زنان در اين سازمان سخن ميگفت . او معتقد بود با اينكه زنان دراين سازمان پنجاه در صد پستهاي مهم تصميم گيري را بدست اورده اند و موفق شده اند نام سازمان را تغيير دهند ، اما هنوز موفق به تغييركامل ذهنيت پدر سالارانه نشده اند . او ميگفت تاوقتي كه خشونت در خانواده و اجتماع نسبت به زنان وجود دارد ، فرهنگ پدر سالارانه و مرد سالارانه در جامعه حاكم است . براي فمينيزه كردن سازمانهاي سياسي يك راه بيشتر وجود ندارد ، زنان بايد مسئوليتهاي خانوادگي را به درستي با مردان تقسيم كنند و شركت در امور سياسي و اجتماعي را از وظايف انساني شان بدانند . براي رسيدن به اين مسئله بايد به تحقيق و بررسي رابطهٌ اجتماعي زن و مرد پرداخت ، بايد روابط خانوادگي، وظايف خانوادگي .و قوانيني كه تعيين كنندهٌ رابطهٌ زن و مرد هستند خيلي موشكافانه زير سوٌال برود . تربيت و آموزش و پرورش از نكات مهم و حسّاس جنبش زنان است . در اين چند سال ، زنان ايراني كه با جنبشهاي زنان ديگر كشورها آشنا شده اند ، در روابط و نگاهشان به جامعهٌ ايراني تغييرات اساسي رخ داده است و شايد زمان آن فرا رسيده كه اين تجربيات به سازمانهاي سياسي موجود هم منتقل شود .
. نگاه كنيد به . مقالهٌ آزادهٌ آزاد . هشنمين كنفرانس بنياد پژوهشهاي ايران پاريس .

Aucun commentaire: